اتصال ماشین های قدیمی به اینترنت اشیا تنها امکان پذیر است، بلکه با دیجیتالی شدن سیستم شرکت می تواند به نتیجه نهایی یک شرکت نیز کمک کند.
اتصال ماشین های قدیمی به اینترنت اشیا ممکن است سادهتر از آن چیزی باشد که فکر میکنید.
به احتمال زیاد شما ماشینهایی را در کارخانه خود از نسلهای قدیمیتر دارید – شاید حتی قدیمیتر از خود اینترنت – مگر اینکه شما یک استارتآپ با بودجه کافی باشید. اما با گرایش های جهانی به سمت تولید دیجیتالی پیشرفته، شرکت هایی با این دارایی ها از خود می پرسند: آیا ما می خواهیم اتصال ماشین های قدیمی به اینترنت اشیا را انجام دهیم؟ و چگونه آن را انجام دهیم؟
همچنین بخوانید : اینترنت صنعتی اشیا و جنبه های کلیدی آن
در اینجا دو دلیل وجود دارد که چرا شرکت ها باید این اتوماسیون را انجام دهند و دو راه برای دیجیتالی شدن ماشین ها.
دلیل اول : افزایش کارایی ماشین های قدیمی
برخلاف فناوریهای مدرن مانند لپتاپها که قرار است مرتباً با نسخههای قدرتمندتر تعویض شوند، ماشین های قدیمی سرمایهگذاریهای بلندمدتی هستند که برای سالها و حتی دههها انجام میشوند. آنها ممکن است نتیجه میلیون ها هزینه سرمایه، سال ها برنامه ریزی و سرمایه گذاری های اضافی در مدیریت زنجیره تامین، تعمیرات اساسی فرآیند، پروتکل های ایمنی و آموزش اپراتورها باشند. این ماشینها به گونهای ساخته شدهاند که عملکردهای خاصی را به خوبی انجام دهند و برای مدت طولانی دوام بیاورند و از منظر تجاری، میتوان آنها را در طول عمر مفید خود مستهلک کرد.
با گسترش روزافزون اینترنت اشیا (IoT)، این برای شرکتها سودمند است که بتوانند از پلتفرم های دیجیتال برای جمعآوری دادههای بیشتر و بهبود کارایی استفاده کنند و در عین حال ارزش کاملی برای سرمایهگذاریهای قابل توجهی که در ماشینهای قدیمی خود انجام میدهند به دست آورند. در واقع، گرفتن و تفسیر دادهها از این ماشینها میتواند به شرکت در پیشبینی و جلوگیری از خرابی کمک کند، عملکرد آن را کارآمدتر کند و در نهایت قابلیتها و طول عمر ماشین را افزایش دهد.
همچنین بخوانید : بهینه سازی سیستم قبل از ساخت
دلیل دوم : استفاده از داده ها برای رقابتی تر شدن
وقتی صحبت از داده شد، یک کارخانه دیجیتالی نه تنها دادههایی درباره عملکرد ماشین تولید میکند، بلکه دادههایی را به کار میگیرد که شرکت را قادر میسازد تا در مورد بزرگترین نیازهای خود اقدام کند.
بسیاری از سایت های تولیدی هنوز از قلم و کاغذ برای جمع آوری داده ها استفاده می کنند.یادداشتهای دستنویس اغلب ممکن است به سختی به یک صفحه گسترده الکترونیکی برای تجزیه و تحلیل منتقل شوند. این فرآیند زمان و تلاش زیادی را میطلبد و همچنان منجر به تاخیر، تناقض و خطا در نتایج میشود که میتواند اثرات منفی قابل توجهی بر برنامهریزی استراتژیک کسب و کار داشته باشد.
از آنجایی که ماشین های قدیمی صرفا برای انجام یک عملکرد خاص ایجاد شده اند و داده ای ارائه نمیدهند، اپراتورهای آن ممکن است زمان قابل توجهی را صرف جستجوی آن داده ها کنند. این امر مهندسان را از انجام وظایف استراتژیک و حل مسئله با ارزش بالاتر دور می کند.
یک طبقه کارخانه مجهز به اینترنت اشیا، دادههای پیوسته و بیدرنگ را از بسیاری از منابع داده مختلف ارائه میکند: یک خط تولید معمولی میتواند دارای 5 تا 15 دستگاه باشد، اغلب از فروشندگان مختلف با پروتکلهای متفاوت. این داده ها توسط ابزارهای گزارش دهی پویا و دقیق که می توانند محاسبات فوری را انجام دهند، فیلتر، تجزیه و تحلیل و گزارش می شوند.
این دادهها را میتوان با دادههای تجاری از منابع دیگر مانند خواستههای مشتری، تدارکات زنجیره تامین، دادههای قابلیت ردیابی و افزایش تقاضا برای سفارشیسازی محصول ادغام کرد. تولید دادهها از تجهیزات قدیمی به تولیدکننده کمک میکند تا مشکلات موجود را سریعتر حل کند – حتی آن مشکلاتی که قبلاً قادر به رسیدگی به آنها نبود – و عملیات آن را کارآمدتر، پاسخگو به بازار و سودآورتر میکند.
در واقع، شرکتهایی که تولید دیجیتال را اتخاذ میکنند، افزایش بهرهوری (3 تا 5 درصد) و دقت پیشبینی (بیش از 85 درصد)، در عین حال کاهش زمان از کار افتادن دستگاه (30 تا 50 درصد)، هزینههای تعمیر و نگهداری (10 تا 40 درصد) و زمان عرضه به بازار (5 تا 20 درصد) را مشاهده میکنند.
راه اول : مقاوم سازی تجهیزات قدیمی
تحت این رویکرد یک کسب و کار می تواند یک فروشنده شخص ثالث را برای اتصال ماشین های قدیمی به اینترنت اشیا وارد کند. فناوریهایی مانند پلتفرمهای اینترنت اشیا، دروازههای اینترنت اشیا و حسگرهای با فناوری پیشرفته میتوانند به افزایش بهرهوری این ماشینها و تولید دادههای جدید و ارزشمند کمک کنند.
مزایای قطعی برای این رویکرد وجود دارد.سنسورهای مجهز به اینترنت اشیا به گونه ای طراحی شده اند که نصب و کارکردن آنها آسان و سریع باشد. علاوه بر این، یکپارچهکنندههای سیستم فروشنده، تخصص و آشنایی با طیف وسیعی از سیستمهای قدیمی را برای کمک به مشاوره و اجرای راهحل خواهند داشت.
همچنین، این راه حل ها طبیعتاً سازگار و قابل تنظیم هستند. برای مثال، حسگرها را میتوان برای ارائه اطلاعات هدفمندی که یک سازمان بیشتر به آن نیاز دارد، تنظیم کرد و درگاه های اینترنت اشیا را میتوان بهطور دقیق تنظیم کرد تا شرکت فقط برای عملکرد مورد نیاز خود هزینه پرداخت کند. در واقع، یک سیستم مجهز به اینترنت اشیا که نوع مناسبی از دادهها را فراهم میکند، میتواند به تصمیمگیری تجاری در تمام سطوح شرکت کمک کند، نه فقط عملکرد خود ماشینهای قدیمی.
با این حال، بهروزرسانی شخص ثالث دارای اشکالاتی است. این راه حل ها می توانند کاملاً تشنه داده باشند و به پهنای باند اضافی و سرمایه گذاری بی سیم نیاز دارند. پردازش مبتنی بر لبه، که در آن یک دستگاه از تجزیه و تحلیل برای پردازش داده های خام در منبع قبل از ارسال به یک فناوری مجهز به اینترنت اشیا استفاده می کند، می تواند این هزینه ها را تا حدودی کاهش دهد. یک عارضه بالقوه دیگر، پتانسیل افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری سیستم است: یک شبکه حسگر دقیقاً مانند ماشین های قدیمی به نگهداری نیاز دارد و اگر چندین سیستم فروشنده شخص ثالث مستقر شوند، این عامل می تواند چند برابر شود.
راه دوم : راه حل های داخلی
اگر یک فروشنده شخص ثالث مناسب نباشد، بهترین رویکرد استفاده از پرسنل و منابع فنی که در حال حاضر در شرکت هستند برای ایجاد راه حلی متناسب با نیازهای شرکت است.
یکی از مزایای این رویکرد این است که راه حل به صورت سفارشی برای برآورده کردن اهداف و نیازهای خاص سازمان ساخته شده است. کارکنان داخلی IT و عملیات با هم کار می کنند تا راه حل های عملی ایجاد کنند که داده هایی را که برای سازمان بسیار حیاتی است استخراج و استفاده کنند.
مزیت دیگر، بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط، این است که راهحلها میتوانند ابتدا در مقیاس کوچک ایجاد شوند و شرکت را قادر میسازد تا راهحلهای خود را قبل از عرضه آنها در خطوط تولید و سایر ماشینهای موجود در فروشگاه آزمایش و بهبود بخشد.
مزیت سوم افزایش سرعت نصب و بازگشت سرمایه است: میتوان تیمی را برای برنامهریزی، توسعه، آزمایش و پیادهسازی راهحل گرد هم آورد، در حالی که شرکت بزرگتر به انجام کار خود ادامه میدهد. با این حال، در حالی که ممکن است زمان کمتری در طول اجرا وجود داشته باشد، ممکن است ماه ها طول بکشد تا راه حل به آن نقطه برسد و کارکنان در مورد فن آوری های جدید آموزش دهند.
البته برخی از معایب برای استفاده از مسیر داخلی وجود دارد. پیدا کردن و آموزش کارکنان در سیستم سفارشی به گونهای که آنها بتوانند به طور کامل دادههای جدیدی را که آزاد میکند را ضبط، تفسیر و نمایش دهند، میتواند دشوار، زمانبر و پرهزینه باشد. راه حل سفارشی ممکن است برای ادامه کار نیاز به تعمیر و نگهداری زیادی داشته باشد و برای تطبیق سیستم با کاربردهای جدید و نوآورانه به تخصص نیاز داشته باشد – به محض اینکه یک راه حل IoT مفید ثابت شد، کارکنان همیشه مایلند کارهای جدیدی را با آن انجام دهند.
یک راه حل داخلی می تواند اطمینان حاصل کند که یک شرکت از سیستمی استفاده می کند که نیازها و اهداف آن را برآورده می کند و از منابعی که شرکت قبلاً در اختیار دارد استفاده می کند. با این حال، این سیستم میتواند منجر به فشارهای طولانیمدت بر کارکنان عملیاتی سیستم برای پاسخ به افزایش رفع اشکال، عیبیابی، بهبود آزمایش و تعمیر و نگهداری شود که میتواند منجر به هزینههای بیشتر در مسیر شود.